روبوتاکسی تسلا از جهات مختلفی شباهت عجیبی به خودروی کممصرف و تولید محدود فولکسواگن XL1 دارد که بیش از ۱۰ سال قبل معرفی شده است.
زمانی که تسلا روبوتاکسی خود را با نام سایبرکب رونمایی کرد، خیلی از علاقهمندان تیزبین بهسرعت متوجه شباهت عجیب این خودرو با خودرویی متعلق به چند سال پیش یعنی فولکسواگن XL1 شدند. درحالیکه تسلا قصد دارد با سایبرکب حملونقل شهری را با قابلیت خودران کامل و تولید انبوه متحول کند، XL1 یک پروژهٔ آزمایشی و تولید محدود برای ساخت کممصرفترین خودروی جهان بود. با وجود اهداف کاملاً متفاوت این دو خودرو، شباهت ظاهری بین آنها غیرقابل کتمان است. سایبرکب یک خودروی الکتریکی تمام خودران است و ایلان ماسک قصد دارد تولید آن را در سال ۲۰۲۷ با قیمت ۳۰ هزار دلار آغاز کند. ویژگی منحصربهفرد سایبرکب، حذف کامل فرمان و پدالها و اتکای کامل به هوش مصنوعی و شبکهای از سنسورها برای جابجایی سرنشینان بدون دخالت انسان است.
از سوی دیگر، فولکسواگن XL1 خودرویی تولید محدود بود که تنها در ۲۵۰ دستگاه ساخته شد و با قیمت گزاف ۱۱۱ هزار یورو در اروپا به فروش رسید. XL1 اولین بار در قالب یک کانسپت در سال ۲۰۰۲ معرفی شد و سپس در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ اصلاح شد تا اینکه نهایتاً در سال ۲۰۱۳ به بازار آمد. ویژگی اصلی این خودرو مصرف سوخت تنها ۰.۹ لیتر در هر صد کیلومتر بود. چنین مصرف فوقالعادهای از طریق یک پیشرانهٔ ۰.۸ لیتری دیزلی هیبریدی دو سیلندر با ۷۰ اسب بخار قدرت همراه با متریال سبکوزن پیشرفته و آیرودینامیک چشمگیر حاصل شده بود؛ بنابراین، چطور دو خودروی نامرتبط یعنی یک روبوتاکسی ارزانقیمت و یک خودروی آزمایشی گرانقیمت شبیه پسرعموهای گمشده به نظر میرسند؟ بهترین توضیح برای پاسخ این سؤال، هدف مشترک دو خودرو برای ارائهٔ حداکثر راندمان آیرودینامیکی و طراحی آیندهنگر است؛ بنابراین، بیایید پنج شباهت مهم بین سایبرکب و XL1 را بررسی کنیم.
پروفیل جانبی
بررسی را با واضحترین شباهت بین دو خودرو یعنی فرم کلی آغاز میکنیم. دلیل اصلی این شباهت، آیرودینامیک است زیرا فرم قطرهای شکل کمترین ضریب درگ را به همراه دارد. دماغهٔ کوتاه و خط سقف شیبدار از ویژگیهای مشترک در بین اکثر خودروهایی است که از این سبک طراحی استفاده میکنند اما این شباهت بین سایبرکب و XL1 برجستهتر است. بااینحال، توجه به آیرودینامیک در XL1 با انتهای کشیده و کاور چرخهای عقب بیشتر دیده میشود درحالیکه از سوی دیگر، تسلا برای سایبرکب از چرخهای دیسکی بزرگ و خط کمر رو به بالا استفاده کرده است.
درهای پروانهای
یکی دیگر از شباهتهای کلیدی بین سایبرکب و فولکسواگن XL1، درهای پروانهای است که به شخصیت آیندهنگر آنها کمک میکند. این درها علاوه بر اینکه ویژگی طراحی جذابی هستند، ورود و خروج سرنشینان از کابین خصوصاً را در خودروهایی با ارتفاع کوتاه مثل این دو آسانتر میکنند. به همین دلیل است که معمولاً درهای غیرمعمول را در سوپرکارها میبینیم. با توجه به ارتفاع بسیار کوتاه تنها ۱,۱۵۳ میلیمتری XL1، فولکسواگن با پیوند دادن بخشی از سقف به درها، یک گام جلوتر رفته اما از سوی دیگر، هرچند تسلا هنوز هیچ مشخصاتی از سایبرکب اعلام نکرده ولی این خودرو بسیار بلندتر از XL1 به نظر میرسد و درنتیجه، استفاده از درهای پروانهای در سایبرکب بیشتر جنبهٔ زیبایی دارد تا کاربردی.
فقدان شیشهٔ عقب
حذف شیشهٔ عقب در سال ۲۰۲۴ مثل سال ۲۰۱۳ که XL1 معرفی شد غیرمعمول نیست ولی این هم یکی دیگر از شباهتهای بین تسلا و فولکسواگن محسوب میشود. در XL1 شیشهٔ عقب احتمالاً بهمنظور کاهش وزن و بهبود آیرودینامیک حذف شده است درحالیکه سایبرکب بهعنوان خودرویی کاملاً خودران نیازی به دید رو به عقب ندارد. جالب اینکه طی چند وقت اخیر، در خودروهای دیگری مثل پولستار ۴ و آواتر ۱۲ هم شاهد حذف شیشهٔ عقب بودهایم که این ترندی را در طراحی خودروهای مدرن نشان میدهد که میتواند در آینده فراگیرتر شود.
چراغها
در این قسمت ممکن است شباهتها کمتر باشد ولی سایبرکب و XL1 هردو از چراغهای سراسری استفاده میکنند که خصوصاً در شب نمایی علمی تخیلی به آنها میبخشد. البته طراحی این چراغها در هرکدام از این دو خودرو منحصربهفرد است و تسلا در چراغهای سایبرکب تا حد زیادی از پیکاپ سایبرتراک الهام گرفته است.
کابین دونفره
هردوی این خودروها با اینکه مدل اسپرت با سوپراسپرت نیستند ولی فقط ظرفیت حمل دو نفر را دارند. در سایبرکب خبری از پدالها و فرمان نیست درحالیکه طراحان XL1 صندلیها را در یک راستا نصب نکردهاند تا بتوانند حداکثر استفاده را از کابین باریک خودرو ببرند. برتری واضح سایبرکب نسبت به XL1 برخورداری از صندوق بار بزرگتر در قیاس با صندوق بسیار کوچک فولکسواگن است. به لطف قوای محرکهٔ تمام الکتریکی، تسلا فضای بیشتری برای جانمایی قطعات فنی داشته که امکان ایجاد صندوق بار بزرگتری را فراهم کرده است. از سوی دیگر، در XL1 به خاطر وجود پیشرانهٔ ۰.۸ لیتری توربودیزل که در عقب نصب شده، طراحان مجبور بودند کارایی خود را محدود کنند.
با توجه به مواردی که بیان شد، آیا فکر میکنید طراحان تسلا عمداً از روی فولکسواگن کپی کردهاند یا این شباهتها صرفاً حاصل مهندسیای است که در هردو خودرو برای به حداکثر رساندن راندمان مورداستفاده قرار گرفته است؟
source