تویوتا سلیکا که اولین بار در سال ۱۹۷۰ معرفی شد، به لطف شباهت عجیب به فورد موستانگ و پیشرانههای کممصرف، فروش خوبی را تجربه کرد.
در سال ۱۹۶۴ فورد کوپهٔ اسپرتی بنام موستانگ را معرفی کرد و درحالیکه انتظار داشت در سال اول حداکثر ۱۳۰ هزار دستگاه از آن به فروش برساند، در همان روز اول ۲۲ هزار دستگاه فروخت و تا سال ۱۹۶۶ یعنی تنها دو سال بعد از عرضه، به فروش بیسابقهٔ یک میلیون دستگاه رسید. موستانگ بخش جدیدی که پونی کار نام گرفت را ایجاد کرد و در حال تاختوتاز بود. از سوی دیگر، تویوتا که از سال ۱۹۵۸ وارد بازار آمریکا شد و رفتهرفته در حال گسترش حضور خود در این کشور ابتدا با لندکروزر و سپس سدان کرونا بود، پس از معرفی موستانگ و موفقیت خارقالعادهٔ آن، از یک تیم بینالمللی از طراحان و مهندسان خود خواست با در نظر گرفتن بازارهای جهانی، کار روی خودرویی مشابه موستانگ را آغاز کنند.
البته تویوتا تنها شرکتی نبود که مجذوب موفقیت فوقالعادهٔ موستانگ شد و توسعهٔ رقیبی برای این خودرو را آغاز کرد زیرا در خود آمریکا نیز تمام خودروسازان بزرگ رقبایی مثل شورلت کامارو، دوج چلنجر و AMC جاولین را به بازار فرستادند. بااینحال، رقیب تویوتا برای موستانگ که سلیکا نام گرفت، خودروی بسیار ضعیفتری نسبت به همتایان آمریکایی بود. این خودرو که در سال ۱۹۷۰ در نمایشگاه خودروی توکیو رونمایی شد، بر اساس پلتفرم سدان کارینا ساخته شده و از یک پیشرانهٔ ۱.۹ لیتری چهار سیلندر با تنها ۱۰۸ اسب بخار قدرت استفاده میکرد. این پیشرانه تک میل بادامک هرچند قدرت اندکی داشت ولی تا ۶,۵۰۰ rpm دور میگرفت و به لطف وزن تنها یک تنی سلیکا، رانندگی اسپرتی را فراهم میکرد.
البته سلیکا با شتاب صفر تا ۹۶ کیلومتر بر ساعت بیش از ۱۱ ثانیه، خودروی خیلی سریعی نبود ولی پرفورمنسی در حد نسخههای پایه و شش سیلندر پونی کارهای آمریکایی ارائه میکرد. علاوه بر این، درحالیکه اکثر رقبا مثل موستانگ در عقب همچنان از تعلیق قدیمی فنر شمش استفاده میکردند، تویوتا کوپهٔ خود را در عقب به تعلیق فنر پیچشی مجهز کرده بود. تویوتا همچنین با توجه به نظرات خریداران، طی سالهای بعد ارتقاءهایی را برای سلیکا تدارک دید که یکی از مهمترین آنها ارائهٔ گیربکس پنج سرعتهٔ دستی بجای نمونهٔ چهار سرعتهٔ قبلی بود. همین بهروزرسانیهای کوچک جا پای سلیکا را در بازار محکمتر کرد و باعث افزایش شهرت تویوتا در بازار آمریکا شد.
پس از موفقیت بینظیر و فراتر از انتظار موستانگ در دههٔ ۶۰، با ورود انبوهی از رقبای جدید، در اوایل دههٔ ۷۰ فروش موستانگ سالخورده با وجود تجربهٔ چندین فیسلیفت بزرگ کاهش پیدا کرد. علاوه بر این، فورد و دیگر خودروسازان آمریکایی در سال ۱۹۷۳ با بحران سوخت مواجه شدند که باعث شد بسیاری از خریداران سراغ خودروهای کممصرفتر بروند یعنی بخشی از بازار که تویوتا قبلاً با سلیکا پوشش داده بود. به همین دلیل، فورد در سال ۱۹۷۴ نسل دوم موستانگ را با ابعادی بسیار کوچکتر بر اساس پلتفرم مدل کوچک پینتو معرفی کرد. موستانگ جدید برای اولین بار با یک پیشرانهٔ ۲.۳ لیتری چهار سیلندر با تنها ۸۳ اسب بخار قدرت در کنار یک پیشرانهٔ ۳ لیتری V6 با ۹۷ اسب بخار قدرت به بازار عرضه شد.
فورد با موستانگ کوچکتر نهتنها به دنبال رقابت با خودروهای ژاپنی پرطرفداری مثل تویوتا سلیکا و داتسون 240Z بود بلکه رقابت با خودروهای اسپرت کوچکتر آمریکایی مثل پونتیاک سانبرد و شورلت مونزا را هم در نظر داشت. هرچند نسل دوم موستانگ بسیار کوچک و ضعیف شده و هیچ نشانی از شکوه پیشینیان خود نداشت ولی این حرکت فورد جواب داد و موستانگ II در طول شرایط سخت اقتصادی و بحران سوخت، از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ بیش از یک میلیون دستگاه فروخت.
در سال ۱۹۷۶، تویوتا برای بازار آمریکا سلیکا لیفتبک GT را معرفی کرد که بیش از همیشه به موستانگ شباهت پیدا کرده بود تا جایی که میشد آن را یک کپی ژاپنی از پونی کار آمریکاییها دانست. زیر کاپوت این نسخه، یک پیشرانهٔ ۲.۲ لیتری چهار سیلندر با ۹۶ اسب بخار قدرت قرار گرفته بود که با گیربکسهای پنج سرعته دستی و سه سرعته اتوماتیک قابل خریداری بود. طی سالهای ۱۹۷۶ و ۱۹۷۷، در آمریکا حدود ۲۵۰ هزار دستگاه سلیکا به فروش رسید که هرچند در حد موستانگ نبود ولی برای یک کوپهٔ ژاپنی در بازاری پر از خودروهای اسپرت آمریکایی رقم چشمگیری محسوب میشد. در سال ۱۹۷۸ نیز تویوتا نسل دوم سلیکا را رونمایی کرد که این بار در طراحی مسیر خود را در پیش گرفت و دیگر شباهتی به موستانگ نداشت.
source