جهان صنعت نیوز – با وجود رشد کوتاهمدت اقتصاد آمریکا به لطف سیاستهای جو بایدن، نگرانیها درباره وقوع رکود و بحران در دوران ریاست جمهوری ترامپ افزایش یافته است. سیاستهای پرریسک ترامپ، از جمله کاهش قوانین نظارتی، استفاده از تعرفهها برای اهداف ژئوپلیتیکی و تضاد منافع میان والاستریت و هواداران ترامپ، به همراه خطرات بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال، میتواند اقتصادی شکننده ایجاد کند. همچنین، نقش تسلا و ایلان ماسک بهعنوان عوامل ریسک، ممکن است ناپایداریهای بیشتری را در بازار رقم بزند.
رکود و چالشهای اقتصادی پیشرو
اقتصاد آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ با تهدیدات جدی روبهرو است. با وجود رشد اقتصادی کنونی که نتیجه سیاستهای دولت جو بایدن است، کارشناسان بر این باورند که عوامل مختلفی از جمله سیاستهای پرریسک ترامپ، خطر رکود و بحران را افزایش میدهد. تاریخ نشان داده که آمریکا به نقطهای رسیده است که اصلاحی اساسی در بازار و حتی یک رکود اقتصادی اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
عوامل تقویتکننده رشد کوتاهمدت
اقتصاد آمریکا در حال حاضر از عواملی همچون افزایش درآمد واقعی، بهبود بهرهوری و کاهش نرخ بهره بهرهمند است. همچنین، اقدامات ترامپ نظیر هزینهکرد کسری بودجه و لغو سیاستهای ضد انحصار دولت بایدن، میتواند در کوتاهمدت باعث رونق بخشهایی مانند ادغام شرکتها، فناوری، امور مالی و حتی ارزهای دیجیتال شود. بهویژه، نقش بانکها در افزایش معاملات مالی و رشد سرمایهگذاریهای خصوصی مشهود است.
چالشهای بنیادی در اقتصاد
با این حال، برخی از تحلیلگران معتقدند که رشد فعلی اقتصاد آمریکا به شدت متکی بر عوامل موقتی است. بازگشایی پس از پاندمی، تزریق نقدینگی، و سیاستهای مالی انبساطی عواملی هستند که اقتصاد را به صورت مصنوعی تقویت کردهاند. این وابستگی به سیاستهای کاهش نرخ بهره و تزریق پول به بازار طی دهههای گذشته، ساختاری ناپایدار ایجاد کرده است. نسل جدید سرمایهگذاران و معاملهگران تجربهای از محیط با نرخ بهره بالا ندارند، و حتی افزایش جزئی نرخ بهره در گذشته باعث بحرانهایی مانند سقوط بانک سیلیکون ولی شده است.
ترامپ احتمالاً بازار مصرفکنندگان آمریکایی را بهعنوان ابزاری برای اهداف ژئوپلیتیکی و اقتصادی به کار خواهد گرفت. این سیاستها میتوانند به بیثباتی در بازارها منجر شوند، بهویژه در صورت اعمال تعرفههای جدید بر واردات از اروپا یا چین. همچنین، تضاد منافع میان هواداران ترامپ و شرکتهای بزرگ فناوری و سرمایهگذاران خصوصی میتواند شکافهایی در بازار ایجاد کند و بر پایداری اقتصادی تأثیر بگذارد.
خطرات بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال
یکی از نگرانیهای جدی، رشد وامهای اهرمی و سرمایهگذاریهای خصوصی در شرایط کاهش نظارت مالی است. این روند میتواند بازار را به سمت یک بحران مشابه یا حتی بدتر از بحران مالی ۲۰۰۸ سوق دهد. علاوه بر این، گسترش ارزهای دیجیتال و خطرات مرتبط با استیبلکوینها، بهعنوان یکی از عوامل بالقوه بحران، مطرح شده است. اگر بحران نقدینگی در این حوزه رخ دهد، هیچ نهادی برای کنترل آن وجود ندارد و تأثیر آن به اقتصاد واقعی نیز خواهد رسید.
ایلان ماسک و شرکت تسلا نیز بهعنوان یکی از عوامل ریسک در بازار شناخته میشوند. ارتباط نزدیک ماسک با ترامپ، سهام تسلا را تحت تأثیر قرار داده است. اما رقابت چین در تولید خودروهای برقی ارزانتر و تنشهای ژئوپلیتیکی میان آمریکا و چین میتواند موقعیت تسلا را تضعیف کند. علاوه بر این، فشارهای سیاسی و اقتصادی داخلی، از جمله مخالفت غولهای نفتی آمریکایی، میتواند باعث کاهش ارزش سهام تسلا و در نتیجه تأثیر منفی بر دیگر بخشهای بازار مانند هوش مصنوعی شود.
اگرچه رشد اقتصادی کنونی امیدهایی را ایجاد کرده است، اما اقتصاد آمریکا در دوران ترامپ با ریسکهای جدی روبهرو خواهد بود. سیاستهای ترامپ و عوامل بنیادی بازار نشان میدهند که ناپایداری اقتصادی و وقوع بحران در آینده اجتنابناپذیر است. کارشناسان این دوره را شبیه به فضای «غرش دهه ۲۰» توصیف میکنند، جایی که در پشت پرده رشد اقتصادی، خطراتی بزرگ نهفته است.
اقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
source