در یکی از خواندنیترین مقالات پدال میخواهیم زندگینامه هنری فورد را به عنوان مشهورترین چهره صنعت خودروی آمریکا مرور کنیم.
هنری فورد مخترع خودرو نیست اما معمولاً به خاطر کمک به فراگیری استفاده از وسایل نقلیه در قرن بیستم تحسین میشود. اگر فورد دست به کار نمیشد تولید خودرو به شیوه مدرن امروزی احتمالاً وجود نداشت. او تاجر و مخترعی بود که در ابتدا زندگی معمولیای داشت اما در برههای از زمان به خاطر تفکرات فوقالعاده خود در معرض دید قرار گرفت و تحول عظیمی در صنعت خودروی جهان به وجود آورد. باب کیسی، یکی از مسئولان بازنشسته موزه هنری فورد در دیربورن میشیگان میگوید:
او یکی از افرادی بود که شغلی را به خاطر اینکه میدانست چگونه انجامش دهد قبول نمیکرد. در واقع هنری فورد معمولاً شغلی را به این خاطر میپذیرفت که نمیدانست چگونه انجام دهد و همینجا فرصتهایی برای یادگیری وجود داشت. این یک راه بسیار شجاعانه برای یادگیری بود
اما فورد چگونه از یک مکانیک معمولی به مؤسس شرکت فورد موتور بدل شد؟ در این مقاله میخواهیم به زندگینامه هنری فورد و همچنین تأثیر او روی تولید خودرو در آمریکا بپردازیم. هنری فورد در سال ۱۸۳۶ میلادی و از پدری ایرلندی و مادری بلژیکی به دنیا آمد. خانواده فورد نه فرزند داشتند که هنری بزرگترین آنها بود. او از همان دوران نوجوانی به مکانیکی علاقه داشت و زمان زیادی را در مکانیکیها سپری میکرد. هنری فورد گفته بود اولین پیشرانه بخار خود را در سن ۱۵ سالگی ساخته است. با توجه به همین علاقه بود که او در دهه ۸۰ قرن نوزدهم به مکانیکی ماهر بدل شد و در سال ۱۸۹۳ به سمت مهندس ارشد شرکت ادیسون منصوب گشت. در همان دوران بود که توماس ادیسون مشهور به دوست صمیمی و الهامبخش فورد تبدیل شد.
در آن زمان فورد با کلارا برایانت آشنا شد، فردی که در فاصله چند کیلومتری از محل زندگی هنری فورد در دوران کودکی زندگی میکرد. آنها در سال ۱۸۸۸ ازدواج کردند و تنها فرزندشان یعنی ادسل در سال ۱۸۹۳ به دنیا آمد. کلارا در زندگی زناشویی با فورد مأموریت بهبود زندگی زنان را بر عهده گرفت و برنامههایی برای تمرکز روی حقوق، آموزش و سلامت آنها راهاندازی نمود. کلارا در جنبش حق رای زنان در سال ۱۹۱۸ فعالیتهای زیادی داشت و به یکی از رهبران این جنبش در میشیگان تبدیل شده بود. هنری فورد روی تولید خودروها و پیشرانهها تمرکز داشت و همین امر باعث تولید اولین خودروی او با نام کوادری سایکل شد. این خودروی کمیاب که در سال ۱۸۹۶ با قیمت ۲۰۰ دلار فروخته شد هماکنون ارزشی فراتر از ۲۰۰ هزار دلار دارد. فورد در سال ۱۹۰۱ با یکی از اولین خودروهای خود در مسابقهای ۱۶ کیلومتری شرکت کرد و پیروز شد و رکورد سرعت آمریکاییها را در مسافت ۸ کیلومتر و با زمان ۵ دقیقه و ۲۸ ثانیه ثبت کرد. همین رکوردها باعث شد افراد زیادی درباره خودروهای فورد صحبت کنند.
در سال ۱۹۰۳ بود که شرکت فورد موتور توسط هنری فورد تأسیس شد و اولین خودرو را نیز همان سال فروخت. او تا سال ۱۹۰۶ به رئیس شرکت بدل شد و در سال ۱۹۱۳ خط تولید متحرک را اختراع کرد تا به این ترتیب انقلابی در تولید خودرو به وجود آید. هدف فورد تولید خودرو در تعداد بیشتر، کاهش هزینهها و نهایتاً کاهش قیمت خودروهای تولیدی بود. ترفند او برای این کار استفاده از تسمه محرکی بود که حرکات کارگران را کاهش میدهد و بجای اینکه کارگر به دنبال محصول حرکت کند، تسمه قطعه را نزدیک او میآورد تا در زمان و انرژی صرفهجویی شود. هر خودرو بهصورت گامبهگام مونتاژ میشد زیرا توسط تسمه و بعدها توسط زنجیر در ایستگاههای مشخص متوقف میشد. با این روش فورد توانست خودروی مشهور مدل T را فقط در ۹۰ دقیقه بسازد.
در سال ۱۹۲۷ کارخانه ریور روگ فورد کامل شد تا دید هنری فورد به تکمیل خودرو از صفر تا صد را در یک مجموعه تحقق بخشد. در این تأسیسات از مواد خام تأمین شده توسط شرکت استفاده میشد. برخی از این موارد از کارخانه پلاستیک فورد در برزیل تأمین میشدند. به لطف بهبود بهرهوری فورد، قیمت مدل T هر سال کاهش مییافت و از ۹۵۰ دلار سال ۱۹۰۹ به حدود ۳۶۰ دلار در سال ۱۹۱۷ رسید و میزان تولید هم از ۱۸,۶۶۴ به ۷۸۵,۴۳۲ دستگاه در سال افزایش یافت. تولید فورد مدل T در سال ۱۹۲۷ و پس از رسیدن به رکورد فروش ۱۵ میلیون دستگاه متوقف شد.
با بازنشستگی این خودرو راه برای عرضه مدل A هموار شد، خودرویی که نسخه بزرگتر از مدل T به شمار میرفت و تجهیزات بیشتر و جدیدتری داشت. تولید خودروی جدید باعث شد برخی کارخانهها چندین ماه تعطیل شوند زیرا فورد تقریباً ۷۵ درصد تجهیزات خود را بازسازی کرد که هزینه حدود ۲۵۰ میلیون دلاری به همراه داشت هرچند فورد همچنان مزیت رقابتی خود را حفظ کرده بود.
جالب آنکه وقتی زندگینامه هنری فورد را بررسی کنیم به دیدگاههای یهودستیزانه او برخورد میکنیم که نهایتاً در سراسر آمریکا گسترش یافت. او در زمان جنگ جهانی اول روزنامه دیربورن ایندیپندنت را خریداری کرد و در آن با انتشار مقالاتی یهودیان را به تأمین مالی جنگ متهم کرد. با اینکه مورخان میگویند انتشار چنین مقالاتی در دهه ۲۰ میلادی و در روزنامههای محلی جای تعجبی نداشت اما فورد دسترسی بسیار بیشتری به سطح کشور آمریکا داشت زیرا روزنامههای او در سراسر نمایندگیهای فورد در کشور پخش میشدند. هاسیا دینر یکی از استادان تاریخ دانشگاه نیویورک میگوید:
وقتی هنری فورد صحبت میکند مردم میایستند و گوش میدهند. افرادی بودند که از او به عنوان نامزد بالقوه ریاست جمهوری آمریکا در دهه ۲۰ میلادی نام میبردند. برخی رسانههای محلی آن دوران دیدگاههای ضد یهودی را منتشر کرده و شاید برخی افراد آنها را شنیده و تکرار میکردند اما این دیدگاهها بهصورت محدود وجود داشتند؛ اما توانایی هنری فورد در دسترسی به عموم مردم باعث شده بود فردی شاخص و خطرناک باشد
سخنان فورد نهایتاً به آن سوی مرزها نیز رسید و هیتلر در کتابش او را تحسین کرد. یکی از رهبران جوان رایش سوم حتی در زمان محاکمه در دادگاه جنایات جنگی از هنری فورد نام برد. سوابق دادگاهها نشان میدهد او در اظهارات خود گفته کتاب یهودی بینالمللی هنری فورد روی دوستانش تأثیر گذاشته است. (توضیح: مطالب تاریخی یاد شده توسط منبع اصلی این نوشته منتشر شده و مسئولیت صحتوسقم آنها بر عهده نویسنده اصلی است.)
فضای کاری شرکت فورد عموماً به خاطر پیشرفتهای تولید تحسین شده است اما در این چند دهه بحث و جدلهایی نیز وجود داشته است. با وجود اینکه پیشرفتهای شگرفی از نظر خط تولید خودرو رخ داده اما به دلیل کارهای تکراری و ساده شاهد از دست دادن حجم بالایی از کارگران فورد بودهایم. به همین خاطر است که فورد در سال ۱۹۱۴ دستمزد کارگران را ۵ دلار در روز اعلام کرد که دو برابر دستمزدهای قبلی بود. در اوایل دهه بیستم میلادی، این کمپانی همچنان شروع به استخدام کارگران سیاهپوست کرد اما هنری فورد احساس نمود آنها پستتر هستند و بنابراین آنها را از سایر کارگران جدا کرد و شغلهای خطرناکتری را با همان دستمزد قبلی برای کارگران سیاهپوست در نظر گرفت.
در دوران جنگ جهانی اول، هنری فورد به مهاجران و اتحادیهها مشکوک شد و به همین خاطر بازرسانی را به خانه کارگران خود فرستاد تا از آنها جاسوسی کنند. او نمیتوانست مانع شکلگیری اتحادیهها شود هرچند زمانی که رکورد بزرگ سال ۱۹۲۹ رخ داد، فروش خودرو به شدت افت کرد و فورد مجبور به تعدیل نیروی زیادی شد. در سال ۱۹۳۲، برخی اتحادیهها با برگزاری راهپیمایی به دنبال هجوم به کارخانه ریور روگ فورد بودند اما نیروی پلیس شخصی کمپانی با اسلحه جنگی و آبپاش به تظاهرکنندگان حمله کرد و ۵ نفر از آنها را کشت و ۶۰ نفر دیگر را زخمی کرد. همین نیروها در سال ۱۹۳۷ سازمان دهندگان اتحادیهای را که تلاش کرده بودند از حصارهای نزدیکی کارخانه عبور کنند ضرب و شتم کردند و حتی کمر یکی از آنها را شکستند.
فورد آخرین خودروساز بزرگ آمریکایی بود که با اتحادیه کارگران خودروی آمریکا در سال ۱۹۴۱ قرارداد امضا کرد و دلیل این تعلل هم شک فورد به یهودیهایی بود که در پشتصحنه شکلگیری اتحادیهها حضور داشتند. او میگفت این اتحادیهها به دنبال کنترل دستمزد کارگران و شرایط کاری آنها هستند. با اینکه هنری فورد تاجر و مخترعی موفق بود اما فعالیتهای نه چندان مثبتی را نیز در پشتصحنه انجام داد که یکی از آنها هنگام عرضه فورد مدل T بود. برای مثال ادسل فورد فرزند او در سال ۱۹۱۸ به عنوان رئیس کمپانی انتخاب شد اما این بخشی از برنامههای هنری فورد بود. چند ماه بعد هنری فورد اعلام کرد در حال تأسیس شرکتی رقیب است که مدل T ارزانتر را به فروش خواهد رساند؛ اما خبری از شرکت رقیب واقعی نبود. هدف فورد این بود که سهامداران را به دلیل ترس کاهش فروش خودرو مجبور به فروش سهام خود در فورد کنند و به این ترتیب هنری فورد بتواند کنترل همه سهام فورد موتور را به دست بگیرد.
در سال ۱۹۴۳، ادسل فورد در سن ۴۹ سالگی و به خاطر سرطان معده درگذشت و هنری فورد مجدداً به عنوان ریاست فورد موتور انتخاب شد؛ اما در سال ۱۹۴۵ بود که او هنگام سفر به جورجیا جراحت جدی برداشت که سلامتی ذهنی و جسمی او را تحت تأثیر قرار داد. هنری فورد دوم بزرگترین فرزند ادسل فورد پس از این حادثه به عنوان رئیس فورد برگزیده شد، فردی که به خاطر روابط خوب با رهبران اتحادیهها و تلاش برای تصحیح دیدگاههای پدربزرگ خود درباره یهودیان شناخته میشود. هنری فورد نیز سال ۱۹۴۷ و در سن ۸۳ سالگی درگذشت تا میراثی جنجالی را بر جای بگذارد. او در زمان فوت خود ثروت خالص ۲۰۰ میلیارد دلاری داشت و با اینکه مسیر پیش روی این کمپانی بسیار چالشبرانگیز بود اما فورد موتور رشد کرد تا به یکی از بزرگترین خودروسازان آمریکا تبدیل شده و سازنده برخی از خودروهای موفق تاریخ باشد.
source