تاثیر هوش مصنوعی بر صنعت فیلمسازی موضوع بحثِ داغی بین کارشناسان است. در کنفرانس اخیر SIGGRAPH در دنور، پنلی از متخصصان شامل نیکولا تودوروویچ (Wonder Dynamics)، فردی چاوز اولموس (Boxel Studio) و مایکل بلک (Meshcapade، موسسه مکس پلانک) بررسی کردند که چگونه هوش مصنوعی میتواند خلق فیلمها و برنامههای تلویزیونی را تغییر دهد. در حالی که تغییرات فوری ممکن است محدود باشد، پیامدهای بلندمدت میتوانند عمیق و غیرقابل پیشبینی باشند.
با یک کلیک همهچیز حل نمیشود
محدودیتهای هوش مصنوعی در سینما
نیکولا تودوروویچ به یک تصور غلط رایج درباره هوش مصنوعی اشاره میکند: «هوش مصنوعی یک راهحل یککلیکی برای تولید نهایی جلوههای بصری (VFX) ارائه نمیدهد. در واقعیت، وضعیت فعلی فناوری هوش مصنوعی از چنین سادگیای پشتیبانی نمیکند. رابط کاربری این ابزارها هنوز در حال توسعه است و پیشرفت زیادی لازم است تا هوش مصنوعی بتواند جلوههای بصری باکیفیت و کاملاً قابل ویرایش را بهطور مستقل ارائه دهد.»
این توضیحات رسیدن به چنین نتیجهگیریای را ممکن میسازد که هنوز با بلوغ و خدمترسانی تمام و کمال هوش مصنوعی فاصلهای محسوس داریم. ابزار هوش مصنوعی امروزه میتواند با نظارت و کمک انسانی دستورات شما را تا حد مقبولی اجرا کند.
چالش اصلی محدود بودن حرکات انسانی خواهد بود
مایکل بلک به چالش اساسی استفاده از هوش مصنوعی برای خلق بصری اشاره میکند. زبان انسانی ذاتاً در توصیف جزئیات پیچیده بصری و حرکتی محدود است. به عنوان مثال، در حالی که برخی از حالتهای استاندارد مانند حالتهای یوگا یا باله نام دارند، اکثر حرکات انسانی چنین نامهایی ندارند. این محدودیت چالشی برای سیستمهای هوش مصنوعی مبتنی بر متن ایجاد میکند که در تفسیر و تولید محتوای بصری دقیق دچار مشکل میشوند.
بلک پیشبینی کرد که تاثیر واقعی هوش مصنوعی در خلق ژانرهای کاملاً جدیدی از سرگرمی خواهد بود که عناصر بازیهای ویدئویی، فیلمها و تجربیات واقعی را ترکیب میکند. برخلاف روایتهای داستانی سنتی که منفعلانه هستند، این شکل جدید از سرگرمی تعاملی خواهد بود و مخاطبان را در داستانگویی فعالانه درگیر خواهد کرد.
اهمیت داستانگویی و روایت
هوش مصنوعی و ارتباط عاطفی
با وجود پیشرفتهای فناوری، داستانگویی همچنان جوهره فیلمسازی باقی میماند. داستان و روایت در تمام گونههای ادبیات نمایشی با گذر از تاریخ باقی مانده است. بلک تاکید میکند که فیلمهای موفق، خواه به وسیله هوش مصنوعی ساخته شده باشند خواه به دست انسانها، باید از نظر عاطفی با مخاطبان ارتباط برقرار کنند. موفقیت پیکسار نشان میدهد شخصیتهای جذاب و روایتهای دلنشین برای موفقیت یک فیلم حیاتی هستند.
در واقع اگر به تاریخ ادبیات دراماتیک یا ادبیات نمایشثی نگاه کنیم، اهمیت و حضور روایت را به عنوان یک اصل درمییابیم. حتی با ورود تکنولوژی به هنر و پیدایش سینما یا عکاسی، روایت از بین نرفت. نمیتوان اثری را یافت که خالی از عنصر روایت باشد. روایت مانند ستونی است که اثر بر آن استوار میشود.
جذابیت پایدار بازیگران انسانی
در حالی که هوش مصنوعی میتواند تصاویر و روایتهای چشمگیری تولید کند، جذابیت بازیگران انسانی همچنان قوی میماند. مشاهده اجراهای انسانی، بهویژه کسانی که در اوج توانایی خود هستند، مخاطبان را الهام میبخشد و جذب میکند. این عنصر منحصربهفرد انسانی به احتمال زیاد به طور کامل با هوش مصنوعی جایگزین نخواهد شد.
احتمال ظهور ژانرهای جدیدی از سرگرمی به واسطه هوش مصنوعی
نقش هوش مصنوعی در فیلمسازی رو به رشد است و ابزارها و امکانات جدیدی برای خالقان فراهم میکند. با این حال، این انتقال تدریجی و با محدودیتها و دردسرهای اولیه همراه خواهد بود. در آینده ممکن است ژانرهای جدیدی از سرگرمی ظهور کند که هوش مصنوعی را با داستانگویی سنتی ترکیب میکند، اما توانایی ارتباط با مخاطبان از طریق داستانها و شخصیتهای جذاب همواره جوهره فیلمسازی موفق باقی خواهد ماند. همانطور که صنعت تکامل مییابد، ترکیب خلاقیت انسانی و نوآوری هوش مصنوعی آینده سینما را شکل خواهد داد.
اخبار حوزه استارتاپ و فناوری اطلاعات را در صفحه استارتاپ تجارتنیوز بخوانید.
source